داشتم فکر میکردم آدم ها از حق حیات متفاوتی برخوردارند.

حداقل ما اینطور فکر میکنیم.

از چیزهای خیلی پیش پا افتاده و جزئی تا چیزهایی با تاثیر گذاری بالا.

مثل خانم ناشنوایی که آن روز برای خرید چرم آمد و انتظار داشتیم در انتخاب چرم و سگک سهل بگیرد.

بلند شدن جلوی یک آدم مهم و بلند نشدن وبسنده کردن به سلام و‌گاهی حتی بی توجهی به حضور یک فرد سطح پایین.

نرسیدن به خواسته های متفاوت برای قرار داشتن در یک خانواده با وضع اقتصادی پایین و قرار داشتن کودک دیگری در سطح رفاهی خیلی بالاتر حتی نسبت به آرزوهای کودک اول.

 

باید کامل شه این متن

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها